پایگاه خبری حیات - مهدیه چوپانی: در سالهای اخیر، ایران به یکی از مقاصد مورد توجه بلاگرها، اینفلوئنسرها و سفرنامهنویسان خارجی تبدیل شده است؛ جریانی که نه تنها در حوزه گردشگری بلکه در عرصه رسانه و افکار عمومی نیز بازتاب گستردهای یافته است. بسیاری از این افراد پیش از سفر، تصویری محدود، منفی یا حتی ترسناک از ایران در ذهن داشتند؛ تصاویری که عمدتاً حاصل بازنمایی رسانههای جریان اصلی غرب و مجموعهای از کلیشههای قدیمی درباره امنیت، سبک زندگی و روابط اجتماعی در این کشور بود. با این حال، روایتهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی، از جمله اینستاگرام، یوتیوب و وبلاگهای شخصی، نشان میدهد که تجربه واقعی سفر، نگرش این گروهها را به طور چشمگیری تغییر داده است.
در ادامه، نگاهی دقیقتر به تجربیات برخی از شخصیتهای مشهور و اینفلوئنسرهای خارجی خواهیم داشت.
این افراد از کشورهای آمریکا، ترکیه، روسیه، ایتالیا، اوکراین، هند، چین و دیگر کشورهای اروپایی به ایران سفر کردهاند و در روایتهای خود، تهران، کاشان، اصفهان، یزد و مناطق شمالی کشور را با لحنی ستایشآمیز توصیف کردند.
تقریبا تمام این توریستها و بلاگرهای خارجی که به ایران سفر کردهاند، در عکسها و فیلمهایی که قبل و حین و بعد از سفر به ایران منشتر کردهاند، اذعان میکنند که تا قبل از سفر به ایران تصور و ذهنیتی منفی از ایران داشتهاند.
آنها پیش از سفر گمان میکردند که ایران کشوری ناامن، سرشار از خشونت، فقیر، عقبافتاده، غیرپیشرفته، بیابانی و با حداقل امکانات است. برخی از این توریستها رسما گفتند که پیش از سفر به ایران با هشدارهایی مواجه شدند که سفر به ایران را برای آنها خطرناک عنوان میکرد.
با این حال همه آنها پس از سفر به ایران اعتراف کردند که این تصویرسازی منفی و سیاهنمایی رسانهها و برخی دولتهای غربی از ایران کاملا نادرست و غیرواقعی بوده است. آنها ایران را کشوری پیشرفته، بهروز، کاملا امن، با مردمی مهماننواز، دارای فرهنگ غنی، کشوری جادویی و سرشار از جاذبههای فرهنگی، تاریخی و طبیعی معرفی و سفر به ایران را به مخاطبان خود توصیه کردهاند؛ تصویری که بر خلاف آنچه رسانهها و برخی دولتهای خارجی ارائه کرده بودند، واقعیت زندگی روزمره و فرهنگ غنی مردم این سرزمین را بازتاب میدهد.
این روایتها نشان میدهد که سفر و تجربه مستقیم، میتواند پل ارتباطی میان تصورات نادرست و واقعیتهای ملموس فرهنگی و اجتماعی ایجاد کند و تصویر ایران را در افکار عمومی جهانی تغییر دهد.
مثلا درو بینسکی؛ یکی از شناختهشدهترین سفرنامهنویسان و ویدئو بلاگرهای امریکایی جهان است که تاکنون به همهٔ ۱۹۷ کشور دنیا سفر کرده. او چندین بار به ایران آمده و محتوای گستردهای در یوتیوب و اینستاگرامش درباره ایران منتشر کرده است.در یکی از پستهایش با عنوان «Throw back to Iran» نوشت: «ایران یکی از بهترین کشورها روی زمین از نظر مهماننوازی، تاریخ و غذاست. بیصبرانه منتظرم دوباره به آنجا برگردم.».او در ویدئوهای مختلف به شهرهایی چون تهران، شیراز، تبریز، بندرعباس و جزیرهٔ قشم سفر کرده و درباره فرهنگ محلی، مهماننوازی مردم و تفاوت واقعیت ایران با تصویر رسانههای غربی صحبت کرده است. او در مستندی با عنوان «پنج هفته در ایران بودم» روایت کرده که ایران یکی از امنترین و صمیمیترین مقاصد سفر بوده است.
وی در سری هایلات های خود درباره ایران نوشت: ایران تبدیل به یکی از کشورهای مورد علاقه من شد، داستان همین بود، اما به زودی ویدئوهای بیشتری منتشر خواهد شد.امیدوارم به زودی بازگردم و باقی نقاط کشور را نیز کاوش کنم.
یا کیرن براون، اینفلوئنسر و بلاگر سفر بریتانیایی است که با نام کاربری @kieranbrowntravel شناخته میشود، در ریل اینستاگرامی خود با عنوان کاوش در ایران به عنوان یک توریست خارجی «Exploring Iran as a foreign tourist» از تجربههای سفرش به ایران گفت.
وی به مکانهایی همچون شیراز و روستای تاریخی ابیانه سفر کرده و به زیبایی معماری و فرهنگ بومی ایران اشاره کرده است. او در ویدئوهایش، بارها تأکید میکند که ایران برخلاف تبلیغات منفی رسانههای غربی، مقصدی جذاب و امن برای گردشگران است.
تجربه سفر یک آمریکایی به ایران؛ امنیت و مهماننوازی از نزدیک
در ویدئویی تازه منتشر شده، یک توریست آمریکایی درباره تجربه خود از سفر به ایران صحبت میکند و به نگرانیهای رایج درباره امنیت در ایران پاسخ میدهد. او میگوید، با وجود هشدارهای وزارت امور خارجه آمریکا، سفرش به ایران تجربهای بسیار مثبت بوده است. این گردشگر آمریکایی از مهماننوازی مردم ایران و استقبال گرم آنان سخن میگوید و تأکید میکند که برخورد نزدیک با مردم، تصویری واقعی و متفاوت از آنچه رسانهها نشان میدهند، ارائه میکند. او این سفر را خاطرهای فراموشنشدنی توصیف میکند و تجربه خود را دعوتی برای دیگران میداند تا ایران را با چشمهای خود ببینند، نه از پشت لنز هشدارها و اخبار منفی.
تکنولوژی ایران در نمایشگاه هوافضای تهران از نگاه یک خبرنگار آمریکایی
یک خبرنگار آمریکایی هم به نمایشگاه هوافضای تهران رفته و تجربه خود را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته است. او با شگفتی از سطح بالای تکنولوژی ایران در زمینه هوافضا سخن میگوید، به ویژه در شرایطی که کشور تحت تحریمهای گسترده قرار دارد. به گفته این خبرنگار، حضور در نمایشگاه و مشاهده دستاوردهای علمی و فنی ایران، تصوری که از ایران در رسانههای خارجی شکل گرفته بود را کاملاً تغییر داده است. او با لحنی تحسینآمیز اشاره میکند که تکنولوژی و نوآوری در ایران، حتی در زمان محدودیتها و فشارهای بینالمللی، در حال رشد و پیشرفت است.
این روایت، نشان میدهد که سفر و مشاهده واقعی دستاوردهای علمی و فرهنگی ایران، تصویری متفاوت و واقعی از کشور ارائه میدهد؛ تصویری که فراتر از کلیشهها و اخبار رسانههای بینالمللی است.
لوک دامنت، بلاگر و ویدئوساز استرالیایی با یک میلیون مخاطب، درباره سفرش به ایران ویدئوهایی در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت: «هیجانزدهام که این کشور شگفتانگیز را ببینم و واقعیتش را کشف کنم.» او در طول حضورش در ایران از بازارها، جاذبههای تاریخی و فرهنگ خیابانی گزارشهای تصویری منتشر کرد. همچنین در ویدئوهای دیگر با مردم محلی گفتگوهایی داشت و مهماننوازی ایرانیان را پررنگترین تجربهٔ سفر خود دانست. همچنین با انشتار پستی جزیره هرمز را بهشت توصیف کرد.
دونتا بروسار از دیگر گردشگران خارجی است که با نام کاربری (The Bearded Backpacker) شناخته میشود. او قبل از جنگ ۱۲ روزه به شهرهای یزد، اصفهان و تهران سفر کرده و تجربههای خود را از ایران منتشر کرده است. یکی از ویدئوهای او وایرال شد؛ جایی که در خیابان با نوجوان ایرانی به انگلیسی صحبت میکرد و همین گفتگو توجه زیادی جلب کرد. او در کپشنهایش به صمیمیت مردم ایران، امنیت بالا و جذابیت تاریخی شهرها اشاره کرده است. سفر او تنها چند روز پیش از بالا گرفتن تنشهای منطقهای صورت گرفت، و همین موضوع روایتش را خاصتر کرد.
یکی از جلوههایی که در روایت بلاگرهای خارجی از ایران بسیار پررنگ دیده میشود، نمایش فضاهایی است که کمتر در ذهنیت عمومی جهان از ایران وجود دارد. برای نمونه، در یکی از ویدئوهای پربازدید، بلاگری خارجی به معرفی ایران مال در تهران پرداخته است؛ و آن را بزرگترین مرکز خرید جهان معرفی کرده است. در این ویدئو، او با شگفتی از امکانات متنوع ایران مال سخن میگوید: از استخر و اسپاهای بزرگ گرفته تا پارک تفریحی دو طبقه، زمینهای تنیس روی بام، فروشگاههای بیپایان و بازاری سنتی در قلب مجموعه که صنایعدستی و کالاهای اصیل ایرانی را عرضه میکند. کتابخانهای با معماری باشکوه در مرکز مال نیز بهعنوان یکی از نقاط شاخص معرفی میشود؛ فضایی که به گفته او، بیننده را از همان نگاه اول مسحور میکند.
این روایت تصویری، تنها معرفی یک مرکز خرید نیست؛ بلکه بازتابی از ایرانِ متفاوت است؛ ایرانی که در آن سنت و مدرنیته در کنار هم قرار گرفتهاند و برخلاف کلیشههای رایج، جلوهای مدرن، پویا و گردشگرپسند را به نمایش میگذارد. چنین ویدئوهایی در مجموع، سهم قابلتوجهی در تغییر نگاه مخاطبان جهانی به ایران دارند.
او در آغاز تأکید میکند که «خوشحالم هیچوقت اجازه ندادم رسانهها دیدگاهم را شکل بدهند»، چرا که ایران را کشوری «زیبا و در عین حال اغلب سوءتفاهمشده» میداند. تجربهای که در سفر خود به دست آورده، به گفته او، کاملاً متفاوت از تصویری است که همواره در اخبار دیده میشود.این بلاگر از مواجهه با مردم ایران، فرهنگ غنی و تاریخ کهن سخن میگوید و آن را تجربهای «گرم، مهماننواز و چشمگشا» توصیف میکند. در پایان نیز اشاره میکند که «گاهی لازم است جهان را با چشمهای خود ببینی، نه از پشت لنز دیگران»
یکی دیگر از روایتهای جالب بلاگر و یوتیوبر امریکایی درباره ایران، مربوط به مستندی است که در بهار ۲۰۲۵ فیلمبرداری شده است. در این ویدئو، بلاگر خارجی با نشان دادن نمایی از یک مرکز خرید معمولی در تهران، تلاش میکند تصویری متفاوت از کشوری ارائه دهد که در رسانههای غربی اغلب تنها با تیترهای سیاسی و اخبار منفی شناخته میشود.او در آغاز روایت خود تأکید میکند که «اگر بخواهیم ایران را تنها با یک واژه توصیف کنیم، آن واژه بدفهمیده است». این بلاگر میگوید هدفش از انتشار ویدئو، ارائه نگاهی واقعی به زندگی روزمره در ایران است؛ نگاهی که فراتر از بحرانها و روایتهای رسانهای شکل میگیرد.
او همچنین با لحنی صمیمانه، از مردم ایران و دوستان ایرانیاش قدردانی کرده و پیام همراهی و همدلی برای آنان فرستاده است.
در روایت دیگر میبینیم که این بلاگر امریکایی شور و شوق زیادی برای سفر به ایران دارد و با استفاده از حمل و نقل عمومی به تردد در کوچه و بازار می پردازد و از مکان تاریخی بازید می کند و حال و هوای جذابی به مخاطبان خود منتقل می کند.
ایران از نگاه یک بلاگر خارجی؛ پیام یک «جهان با ایران»
در ادامه روایتهای بلاگرهای خارجی درباره ایران، ویدئویی تحت هشتگ #یک_جهان_با_ایران منتشر شده که تجربه سفر یک گردشگر خارجی را نشان میدهد. در این ویدئو، او تلاش میکند تصویری متفاوت و انسانی از ایران ارائه دهد؛ تصویری که فراتر از خبرهای منفی و کلیشههای رسانهای است.
وی با لحنی صمیمانه و مثبت، پیام همراهی و همبستگی با مردم ایران را منتقل میکند و نشان میدهد که سفر و تجربه مستقیم، دیدگاهی واقعی و انسانی درباره کشور ایجاد میکند. این روایت، همانند دیگر تجربههای بلاگرهای خارجی، بازتابی است از ایران واقعی؛ کشوری با فرهنگی غنی، مردمی مهماننواز و فضایی که اغلب در رسانهها کمتر نشان داده میشود.
گردشگر آمریکایی؛ تجربه واقعی ایران کاملاً متفاوت از رسانههاست
یک سفرنامهنویس آمریکایی با تجربه ۳۶ روزه خود در ایران، از مهماننوازی مردم و تنوع فرهنگی و طبیعی کشور تمجید کرد و تاکید دارد که واقعیت ایران با آنچه رسانهها نشان میدهند، تفاوت زیادی دارد.این گردشگر آمریکایی میگوید که از لحظه ورود به ایران با صمیمیت و مهربانی مردم مواجه شد. او تجربههایی چون دعوت شدن به صرف چای توسط غریبهها و همراهی محلیها در گشتوگذار در شهرهای مختلف را از نکات برجسته سفر خود عنوان کرد.
به گفته این گردشگر، مردم ایران با افتخار فرهنگ و سنتهای خود را به اشتراک میگذارند و این فرصتی منحصربهفرد برای یادگیری و تجربهای فراموشنشدنی است. همچنین، او از تنوع طبیعی ایران و مناظر زیبا و چشمنواز کشور به شدت تمجید کرد و آن را تجربهای بینظیر خواند.
سفرنامهنویس آمریکایی تاکید کرد که تجربه شخصی او نشان میدهد تصویر رسانهای از ایران اغلب نادرست است و مردم این کشور همانند مردم سراسر جهان، مهربان و مهماننواز هستند. به گفته او، سفر به ایران باعث شد دیدگاهش نسبت به این کشور به کلی تغییر کند و پیام اصلی او این است که برای درک واقعی هر کشوری، تجربه مستقیم فراتر از روایتهای رسانهای اهمیت دارد.
ایران از نگاه گردشگر روسی
یک گردشگر روسی با انتشار کلیپی از جاذبه های تاریخی ایران در صفحه اینستاگرام خود نوشت؛ سفر کردن به مکانهای جدید، مشاهده سبک زندگی مردم دیگر نقاط جهان و کشف تفاوتها و شباهتهای فرهنگی، به انسان صبر و درک بیشتری نسبت به دیگران میآموزد. او معتقد است که چنین تجربهای میتواند جهانبینی فرد را گسترش داده و محبت را در قلب انسان پرورش دهد. این روایت شخصی نه تنها بر زیباییهای طبیعی ایران تأکید دارد، بلکه پیام انسانی و فرهنگی آن باعث میشود تجربه سفر فراتر از گردشگری صرف دیده شود و به فرصتی برای افزایش تفاهم بین فرهنگها و صلح جهانی تبدیل شود.
شمال ایران، مشابه منطقه کارادنیز ترکیه
یک بلاگر ترک در این کلیپ، بخش شمالی ایران که شامل مناطق سبز و ساحلی نزدیک دریای خزر است را با شمال ترکیه و منطقه کارادنیز مقایسه کرده و معتقد است که چشماندازهای سرسبز، کوهستانهای پوشیده از جنگل و نزدیکی به دریا، این منطقه را به تجربهای مشابه کارادنیز تبدیل کرده است.این منطقه شمالی ایران، از جمله مناطقی مانند نمکآبرود و شهرهای ساحلی نزدیک دریای خزر، به دلیل طبیعت زیبا و امکانات گردشگری، مقصد محبوب طبیعتگردان و کوهنوردان محسوب میشود. هشتگهای استفادهشده (#ایران #طبیعت #شمال #گردشگری) نشان میدهد تمرکز کلیپ بر گردشگری طبیعی و تجربه سفر در این مناطق است.
آنچه این روایتها را برجسته میکند، اشتراک در تجربه است. برخورد نزدیک با زندگی روزمره ایرانیان، مهماننوازی بیریا، تنوع فرهنگی و تاریخی، و نیز تضاد آشکار میان واقعیتهای ملموس و تصویر رسانهای پیشین. بسیاری از این بلاگرها در پستها و ویدئوهای خود، به صراحت از شگفتی، تغییر ذهنیت و حتی بازنگری در باورهای قبلی خود سخن گفتهاند. در حقیقت، این موج سفرها علاوه بر کارکرد گردشگری، بهگونهای نقش «دیپلماسی مردمی» را ایفا کرده و دریچهای تازه برای مخاطبان جهانی بهسوی شناختی واقعبینانهتر از ایران گشوده است.
از همین رو، بررسی پدیدهٔ «سفر بلاگرهای خارجی به ایران» صرفاً یک موضوع مرتبط با گردشگری نیست، بلکه پیوندی میان رسانه، فرهنگ، روابط بینالملل و حتی اقتصاد برقرار میکند. روایتهای این افراد اسنادی زنده از برخورد فرهنگی میان ایران و جهان دانست؛ اسنادی که ارزش تحلیل و بازخوانی دارند، چراکه نشان میدهند تجربهٔ مستقیم، میتواند از دیوارهای رسانهای عبور کرده و تصویری متفاوت و واقعیتر از جامعه ایرانی به مخاطبان جهانی عرضه کند.
در یوتیوب و اینستاگرام کانالها و ویدئوهای متعددی وجود دارد که بازتابدهندهٔ مضمونِ «تفاوت برداشت رسانهای و تجربهٔ میدانی» هستند. نکتهٔ مهم دیگر اینکه بسیاری از این روایتها در قالب ریل یا ویدئوی کوتاه منتشر شدهاند؛ بنابراین تأثیر ویدئو محور و بصری بر مخاطب نقش بزرگی در انتقال پیام داشته است.
از سوی دیگر مخاطبان شبکههای اجتماعی به روایتهای شخصیِ تولیدکنندگان محتوا اعتماد میکنند؛ وقتی یک فردِ شناختهشده میگوید «تنها چیزی که رسانه نشان نمیدهد این است…»، آن جمله وزن قابلتوجهی دارد که در فرمتهای ویدیویی و تصویری تأثیرگذارترند. عکسها و ویدئوهای جذابِ طبیعت، بازارها، غذا و مهماننوازی، سریعتر از گزارشهای تحلیلی به تغییر برداشت مخاطب کمک میکنند. همین فرمتهاست که باعث شده تعداد دفعات بازنشر و وایرال شدن روایتهای مثبت افزایش یابد. همچنین استفادهٔ سازمانی از اینفلوئنسرها و برنامههایی که با دعوت از بلاگرها ترتیب داده شدهاند، نقش مستقیم در تولید محتوای مثبت درباره ایران داشتهاند. این اقدامها دسترسی بلاگرها به جاذبهها و راهنماهای محلی را تسهیل میکند.
یک گزارش اختصاصیِ رسانهٔ People داستانِ یک سفرِ تنها از سوی یک سفرنامهنویس خارجی را روایت میکند که تجربهٔ مثبت خود از تهران، تختجمشید و تعامل با مردم ایران را به اشتراک گذاشت و چند روز بعد از بازگشت، تنشهای منطقهای شدت گرفت؛ این نمونه نشان میدهد روایتهای بلاگرها میتواند تصویر دیگری از ایران به وجود آورند.
انتهای پیام/
نظر شما